سلام به تنهایی من خوش اومدی |
- چرا رنجم می دهی؟
- چون دوستت دارم.
- نه دوستم نداری. وقتی کسی را دوست داریم خوشی اش را می خواهیم نه رنجش را.
-وقتی کسی را دوست داریم تنها یک چیز را می خواهیم: عشق را، حتا به قیمت رنج
-پس تو به عمد مرا رنج می دهی؟
بله، برای اینکه از عشقت مطمئن شوم...
بارون درخت نشین - ایتالو کالوینو
بهشت می تواند
کسی باشد که دوستش داری،
کسی که دوستش داری
می تواند
بهشت باشد
و مهم نیست
اگر
غروب ها
به جای نهر های شیر و عسل
با قرصی نان تازه به خانه بیاید
بیا باز فریب بخوریم
تو فریب حرفهای مرا و
من فریب نگاه تو را...
مگر زندگی چه میخواهد به ما بدهد
که تو از من چشم برداری و
...من نگویم
که دوستت دارم
آدمهای ساده مثل هم هستند ، زیرا خوشبختی یک رنگ دارد
این بدبختی است که رنگارنگ است.
ای آرزوی من!
دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم
منو به جایی رسوند که حالا ،
تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم:
عاشقمی؟!! خب به درک...!!
نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
با هم قدم میزنیم
با هم میخوابیـم
دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد
و بر گونه هایم بوسه میزند
اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
” تنهاییـــــم را ” . . .
فقط یکــیو می خوام که باهاش برم کافه …
ربات هم بود…بود!
بی احســاسیش شــرف داره به احساس ِ بعضی ها!!
در آغوش خودم هستم
من خودم را در آغوش گرفته ام ! نه چندان با لطافت و نه چندان با محبت
اما وفادارِ وفادار
خندیدن، خوب است .
قهقهه، عالی است .
گریستن، آدم را آرام می کند.
امــــــــــــا...
لــــــعنت بر بغــــــــــــض
دلشکسته ای لب بام سیگار می کشید . . .
خسته بود . . .
آنقدر خسته که
یادش رفت بعد از آخرین پُک
سیگار را به پایین پرت کند . . .
نه خودش را…
باتو نیستم تونخوان باخودم زمزمه میکنم من خوبم من ارامم فقط کمی بی حوصله ام فقط کمی تو را کم اورده ام !
یادت هست می گفتم در سرودن تو ناتمامم! وازه کم می اورم برای گفتن دوست دارمها!
حالا تمام وازه هایم در گلو صف کشیده اند !با این همه وازه چه کنم!؟
تکلیف این همه حرف نگفته چه می شود!باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گردن باد بیااندازم!
باید خوب باشم! من خوبم،من ارامم!فقط کمی بی حوصله ام! آسمان روی سرم سنگینی میکند!
روزهایم کش آمدن! هر چه خودم را به کوچه بی خیالی می زنم باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم،روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان هستند ولی نمی بارند چون من خوبم ، آرامم! من قول داده ام تمام
خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد
اما شبها
وای از شبها...
کاش می دانستی، من سکوتم حرف است،
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ،
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ
"ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"
یه روزم میاد..
من میام تو اتاقمی بینم پسرم داره سیگار می کشه!
نمی دونم چی کار می کنم اون موقع ، شاید یکی بزنم زیر گوشش
نه به خاطر اینکه سیگار می کشه ، به خاطر این که کم آورده...
برلب بام نشسته ام
میخواهم اندکی میان مرگ وزندگی باشم
پایین را نگاه می کنم
هستند چیزهایی ...
دار و درخت
رهگذر
رهگذر؟!
نمیدانم شاید آشنا هم در میانشان باشد
آخر از اینجایی که من نشسته ام رهگذرها رو همه یکسان می بینم
همه در گذرند..
حس جالبی دارم
نا آشناست ولی دوست داشتنی
باد هم می وزد
آنقدر که مویی را از جایش برکند
سکوت
سکوت
سکوت
...
صدایی می آید
های های
رهگذریست ; ایستاده !
انگار که مرا صدا می کند
شاید بخیالش من آشنای اویم
شاید
نکند که فکر کرده که من قصد پریدن دارم
باید همینطور باشد
تفلک که گناهی ندارد
من هم بجای او بودم همین فکر را می کردم
با فریاااااااااااااااااااااا اااد جانم
سلام من بر گشتم
من این صدا را میشناسم
آمدم که از نو شروع کنیم
خواهش می کنم بیا پایین
هه هه فکر کرده که من بچه ام که با دروغ های شیرینش گولم زند
آه
دل دیوانه باز که تو لغزیدی او همان تیغ است مگرزخمش را فراموش کردی
میدانم که باز دروغ می گوید
اره فقط دلش سوخته که این دروغ هارا گفت
KДUҖДЯS
میخواهم راه برگیرم به مقصدی نا آشنا
دیگر از سکوت جدا خواهم شد
دوست دارم در راه که میرم فریاد کشم فریـــاد فریــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــا
چه حس دل انگیزی
این راه مرا به اوج میبرد
گر به مقصدی رسم دل بسته ام را باز می کنم تا دل آزاد باشم
تا دل ازاد باشم
KДUҖДЯS
.گاهــــــــــی دلم میخواهد خودم را بغل کنم
ببــــرم بخوابانمـــش،لحـاف بکشم رویــــــــــــــــش
دسـت ببرم لای موهایش و نوازشــش کنم
حتــــــی برایـــــــش لالایی بخوانــــــــــم
وسط گریه هایـــــــش بگویـم:
غصـــــــــه نخـــــــــــــور “خــــــــــودم”جـــــــــــــان
درســـــــــــــت میشود..
اگـــــــــرهم نشد، به جهـــــــنم
تمام میشود…
بلاخـــــــــره تمــــــــــــــــــــــــــــــــــــام میشود